چرا سازمان ها به سمت تحول دیجیتال حرکت می کنند؟
5 مهر 1401 1401-07-05 14:36چرا سازمان ها به سمت تحول دیجیتال حرکت می کنند؟
چرا سازمان ها به سمت تحول دیجیتال حرکت می کنند؟
دیجیتالیسازی و تحول دیجیتال، دادههای بزرگ و هوش مصنوعی، و همچنین محاسبات کوانتومی و فناوری بلاک چین از جمله داغترین و پر استنادترین واژههای رایج در رسانههای امروزی هستند. همه در مورد آنها شنیده اند، اما افراد کمی آنها را درک می کنند. به بیان استعاری، به نظر می رسد که آنها قطار پرسرعتی را اشغال می کنند که به زودی حرکت می کند. هیچ کس نمی داند از کجا و به کجا، اما همه دوست دارند فوراً به آن بپیوندند تا فرصتی را از دست ندهند.
با ورود فناوریهای دیجیتال و بهویژه گوشیهای هوشمند، حجم اطلاعات و دادههای قابل دسترس افزایش یافت. تاکنون برجستهترین تأثیرات را در صنایعی مانند خردهفروشی، تبلیغات، رسانهها و موسیقی دیدهایم.
ما همچنین امروز شاهد آغاز تحول دیجیتال در صنعت خدمات مالی هستیم، جایی که بانکهای سرمایهگذاری تاسیس شده و صدها استارتآپ فینتک – با حمایت میلیاردها دلار سرمایهگذاری خطرپذیر – طیف وسیعی از فناوریهای دیجیتال را برای پیشرفت محصولات و خدمات خود به کار میگیرند. آنها زنجیرههای ارزش مالی و مدلهای قیمتگذاری را توسط رایانههای کوانتومی بهینهسازی میکنند، خدمات بانکداری خردهفروشی و پرداخت با استفاده آسان از فناوری بلاک چین را ارائه میکنند.
با تسریع بحران شدید کرونا ناشی از شیوع ویروس کشنده COVID-19 در سال 2020-2021 در سراسر جهان، تحول دیجیتال همچنین شروع به ایجاد اختلال در صنعت خودروسازی از لحاظ اقتصادی بسیار مهم کرده است. برای مثال، ممکن است شاهد ورود وسایل نقلیه خودمختار مجهز به هوش مصنوعی، سرویسهای اطلاعات سرگرمی خودرو با سیستمهای پرداخت داخل خودرو مبتنی بر فناوری بلاک چین و سیستمهای ناوبری باشیم که سریعترین مسیر را در شهرهای شلوغ با استفاده از محاسبات کوانتومی تعبیهشده در آن شناسایی میکنند.
ویدیو : تاکسی های خودران در دوبی
هیچ بحثی در مورد تحول دیجیتال بدون ذکر تأثیر گسترده آن بر سازمانهای دولتی، مانند بانکهای مرکزی، دفاتر مالیاتی، دادگاههای ملی، خدمات اسناد رسمی و ادارات بهداشت کامل نخواهد بود. تحول دیجیتال نه تنها به سازمانهای خصوصی برای سادهسازی فرآیندهای داخلی، بلکه به مؤسسات دولتی برای کاهش بوروکراسی و بهینهسازی سبد محصولات و خدمات عمومی کمک میکند. شکی نیست که سازمانهایی – خصوصی و عمومی – که امروزه از فناوریهای دیجیتال استقبال میکنند، موضع رقابتی آنها را برای دهههای آینده تعیین خواهند کرد.
سه موج تحول دیجیتال
به دلیل ارتباط زیاد آنها برای کسب و کار و جامعه، دیجیتالی شدن و تحول دیجیتال به شدت در ادبیات مطالعه می شود. مشاوران مدیریت و همچنین شرکتهای عصر دیجیتال مانند گوگل، مایکروسافت و آمازون مکرراً مقالات و گزارشهای روشنگرانهای را در مورد آنها در وبلاگهای خود منتشر میکنند.
الکترونیکی سازی /دیجیتایزیشن( Digitization )
این موج پایه اصلی تحول دیجیتال هست. در این موج، تغییر از شکل آنالوگ به دیجیتال است [فعالیت های فیزیکی یا کاغذی به الکترونیکی]. به عبارت دیگر، الکترونیکی سازی یک فرآیند آنالوگ را طی میکند و آن را به شکل دیجیتالی تغییر میدهد، بدون اینکه تغییری در خود فرآیند داشته باشد. تمامی سازمان ها لازم است این موج را با موفقیت طی نمایند.
موج اول یا الکترونیکی سازی یا دیجیتایزیشن (Digitization ) بود که از اوایل دهه نود میلادی شکل گرفت و در این موج سروکله شرکت های دات کام مانند آمازون، ای بی و … پیدا شد. در این دوره بود که کتاب، موسیقی و مجله الکترونیکی ایجاد شد . در واقع پارادایم قالب این بود که همان موجودیت و کسب وکار را بتوانیم با الکترونیکی سازی بهره ور تر مدیریت نماییم.
در واقع نقش مدیریت فرایند های کسب و کار در این بخش پر رنگ تر می شود.
مثلا اگر قبلا به بانک رجوع می کردید و فرم را به صورت فیزیکی پر می کردید همان فرم رو از منزل به صورت آنلاین پر می کردید. قبلا مصاحبه حضوری بود اما الان مصاحبه آنلاین هست. سوالات همان سوالات هست و نحوه ارزیابی همان ارزیابی است اما کار کمی بهره ور تر هست. در واقع خیلی از کارهای ما در سازمان ها در موج اول و الکترونیکی سازی قرار دارد. و این بخشی از تحول دیجیتال هست ولی به تنهایی هیچ شمایی از تحول دیجیتال یا دیجیتالی سازی ( Digitalization ) ندارد.
موج دوم دیجیتالیسازی (Digitalization )
استفاده از فناوریهای دیجیتال برای تغییر مدل کسبوکار و ارائه فرصتهای جدید درآمد و تولید ارزش است. این فرآیند حرکت به سمت یک کسب و کار دیجیتال است.
در موج دوم به کمک فناوری منطق فرایند تغییر می کند یعنی کاری که می کردیم الان سبک و سیاق و نوع عملکردش تغییر می کند. مثلا اگر در فرایندهای منابع انسانی فرایندهای مصاحبه و گزینش الکترونیکی شده بودند در موج دوم می آید و بازی عصب شناختی را طراحی می کند و به عبارتی منطق مصاحبه را بکلی عوض می نماید. میگه بیا با یک بازی خیلی از شایستگی ها و خصوصیات شما مانند قدرت تصمیم گیری ، تفکر سیستمی و.. را اندازه گیری کنم. یا در احراز هویت در موج اول از کارت الکترونیکی استفاده می کردیم و در موج دوم با کمک هوش مصنوعی و فناوری تشخیص چهره، هویت اشخاص را تایید می کنیم. پس منطق احراز هویت من تغییر کرده است. در موج دوم از بهره وری فاصله گرفتیم و وارد یک نگاه جدید شدیم . و در نهایت این موج دوم ها در کنار هم هستش که ما رو به تحول دیجیتال می رسونه.
موج سوم یعنی تحول دیجیتال (Digital Transformation )
این موج میتواند به هر چیزی اشاره داشته باشد، از مدرنسازی فناوری اطلاعات (به عنوان مثال، محاسبات ابری)، بهینهسازی دیجیتال، تا اختراع مدلهای جدید کسبوکار دیجیتال. این اصطلاح به طور گسترده در سازمانهای بخش عمومی برای اشاره به ابتکارات متوسطی مانند آنلاین کردن خدمات یا نوسازی قدیمی استفاده میشود.
به عبارت دیگر، دیجیتالی شدن و تحول دیجیتال، فرآیندهای تغییر کارآفرینی هستند که توسط فناوریهای همه منظوره دیجیتال امکانپذیر میشوند. تعاریف نشان می دهد که این سه اصطلاح ذاتاً به یکدیگر مرتبط هستند و به طور متوالی ظاهر می شوند. به همین دلیل است که گاهی محققان با استفاده از ساختار هرمی که به طور مثال در شکل ذیل نشان داده شده است، رابطه بین آنها را تجسم می کنند. این گرافیک ساده نشان میدهد که دیجیتایزیشن، دیجیتالیسازی و تحول دیجیتال بر روی یکدیگر ساخته شدهاند و دیجیتایزیشن یا الکترونیکی سازی مبنای اساسی آنهاست.
اطلاعات از حسگرها و سایر ورودی ها به فرمت دیجیتالی که امکان پردازش بیشتر داده ها را فراهم می کند. الکترونیکی سازی در سطح متوسط از این اطلاعات دیجیتال برای نتیجهگیری یا یافتن الگوهای پنهان روشنگری استفاده میکند که امکان صرفهجویی در هزینه را با بهینهسازی و خودکارسازی فرآیندهای کسب و کار فراهم میکند. بالاترین سطح این هرم تحول دیجیتال است.
تحول دیجیتال
تحول دیجیتال سفری از فرآیند تغییر برنامه ریزی شده و گسترده برای پیاده سازی یک سازمان نرم افزاری و داده محور است. این با الکترونیکی سازی و دیجیتالی شدن فعال می شود و با استفاده از فناوری های پشتیبانی دیجیتال مانند محاسبات کوانتومی، فناوری بلاک چین و هوش مصنوعی تقویت می شود.
چرا سازمان ها به سمت تحول دیجیتال حرکت می کنند؟
سازمان ها و مدیران لازم است که درک کنند چرا باید به سمت تحول دیجیتال حر کت نمایند . پس این مسیر سرشار از تعارض و منافع خیلی از سازمان ها است چون در این مسیر قدرت از خیلی از افراد و گروه ها گرفته می شوند. این مسیر نیاز به تابو شکنی و ریسک پذیری و ساختار شکنی زیادی دارد. در این فضا ما با تعارض مهارتی قرار داریم . کارکنانی که 10 سال ، 15 سال و بیشتر با پارادایم های قدیمی کار کرده اند را خیلی سخت است که بخواهیم به آنها مهارت های جدید یاد بدهیم. عموما این کارکنان باید یاد بگیرند با داده کار کنند.
بر اساس تحقیقات در سال های 2025 به بعد فردی که در بانک کار می کند باید به مهارت برنامه نویسی و هوش مالی تسلط داشته باشد.
پس در این مسیر لازم است که مشارکت فعالانه بین کارکنان ایجاد نماییم. البته باور غلطی وجود دارد این است که برخی می گویند سازمان ما هنوز به سطحی نرسیده است که تحول دیجیتال را شروع کند. اما جوابی که ما به آنها می دهیم این است که هر سازمانی با هر سطحی لازم است که در این مسیر قدم بگذارد. البته سازمان هایی که بلوغ پایینی دارند لازم است که ابتدا الکترونیکی سازی را انجام دهند و در مراحل بعدی وارد دیجیتالی سازی شوند.
تحول دیجیتال بیش از آنکه موضوعی فناورانه باشد مساله ای فرهنگی و اجتماعی است.
اگر شرکتی صرفا بخواهد به استقرار فناوری های دیجیتال بپردازد متحول نخواهد شد. تحول دیجیتال نیاز به فرهنگ سازی دارد. در دوسال اول مسیر تحول دیجیتال سال 80 درصد کارهای ما مربوط به مهارت های فرهنگ و مهارت آموزی است. تا ذهن ها آماده این تغییر شود. و گرنه تازمانی ذهن ها درگیر این کار نشود اقدام تحول آفرینی اتفاق نخواهد افتاد. گاهی لازم است در این مسیر نظام ارزیابی عملکرد و سیستم های انگیزشی و تشویقی در سازمان تغییر نماید. پس خرید سامانه راحت هست ولی اجرای درست و نظاممند آن سامانه شرط است که نیاز به همراهی رهبران ، کارکنان دارد.