تورم ( Inflation ) افسارگسیخته

تورم. سرفصل ها همه جا هستند: «ترس از بدتر شدن تورم بالا؟»؛ “جهش قیمت های مصرف کننده؛” “تورم سریعترین سرعت در بیش از یک دهه گذشته را نشان می دهد.”صفحه اول نیویورک پست اعلام می کند که قیمت های تولید کننده به شدت افزایش یافته است و تورم بدترین سال های گذشته است.

یک خریدار در سوپرمارکت لانگ آیلند شکایت می کند که قبض خواربار فروشی او در عرض دو ماه دو برابر شده است. او اکنون فقط اقلام ضروری را می‌خرد و از اقلام گران‌تری مانند گوشت و ماهی صرفنظر می‌کند.

یک فروشنده خودرو در ویرجینیا تعجب می کند که قیمت ها آنقدر سریع در حال افزایش است که “برخی از خودروهای معمولی و دست دوم  به قیمت بیشتر از قیمت برچسب اصلی خود به فروش می رسند.”

یک مشاور املاک در کارولینای جنوبی شکایت می کند که هزینه بالای الوار مانع ساخت خانه های جدید شده و قیمت مسکن را از دید خارج می کند.

بلومبرگ گزارش می دهد که مشتریان یک فروشگاه دوچرخه در کالیفرنیا از کشف اینکه قیمت یک دوچرخه کوهستانی درجه یک در کمتر از شش ماه 10 درصد جهش کرده و به نزدیک به 4800 دلار رسیده است، وحشت زده شده اند. انتظار می‌رود که قیمت مدل‌های آینده همچنان بالاتر باشد.

تقریباً هر روز، مردم از گزارش رسانه ها مبنی بر افزایش دو رقمی قیمت مواد غذایی، گاز، خودرو و سایر اقلام ضروری شوکه می شوند. افزایش هزینه‌های دولت بر نگرانی عمومی افزوده می‌شود که باعث می‌شود بدهی فدرال اکنون از کل اقتصاد ایالات متحده فراتر رود. بخش اعظم این تعهد عظیم توسط فدرال رزرو، بانک مرکزی ایالات متحده، از طریق اوراق قرضه خزانه داری که با پولی که از هوا ایجاد کرده است، تامین می شود.

این هزینه های تهاجمی، همراه با خلق پول توسط فدرال رزرو، اقیانوسی از دلار را وارد اقتصاد کرده است. بین دسامبر 2019 و اواسط سال 2021، عرضه پول بیش از 35 درصد افزایش یافت و از مرز حیرت آور 20 تریلیون دلار گذشت.

هشدارها درباره پتانسیل این همه «چاپ پول» برای ایجاد تورم خطرناک به صدا درآمده است. از جمله اولین کسانی که ابراز نگرانی کرد لری سامرز، اقتصاددان کینزی بود که در دوران دولت کلینتون به عنوان وزیر خزانه داری و بعداً به عنوان مشاور ارشد اقتصادی پرزیدنت اوباما خدمت کرد.

او آشکارا نگران این بود که “ما در جهت تورم ریسک های بسیار قابل توجهی می کنیم.” سامرز در ادامه هشدار داد: «ما داریم پول چاپ می کنیم، اوراق قرضه دولتی ایجاد می کنیم، در مقیاسی بی سابقه وام می گیریم. اینها چیزهایی هستند که مطمئناً خطر کاهش شدید دلار را نسبت به قبل ایجاد می کنند. و کاهش شدید دلار به احتمال زیاد خود را به تورم تبدیل می کند تا آنچه در طول تاریخ بوده است.

سامرز و دیگران از تکرار “تورم بزرگ” در دهه 1970 بیم دارند، زمانی که ایالات متحده یک دهه افزایش قیمت دو رقمی همراه با اقتصاد راکد را تحمل کرد. کلمه «رکود تورمی» – که در آن دوران برای توصیف این بیماری استفاده می‌شد – در بحث‌های عمومی بازگشته است.

برخی از ناظران حتی شبح ابر تورم قابل مقایسه با بحران تاریخی که آلمان وایمار را در اوایل دهه 1920 ویران کرد و گردبادهایی که در حال حاضر ونزوئلا و دیگر کشورهای امروزی را از هم پاشیدند، مطرح می کنند.

با این حال، مقامات فدرال رزرو در ابتدا چنین هشدارهایی را رد کردند. آنها اصرار داشتند که افزایش قیمت‌ها “گذرا” بوده است – اثر اختلالات زنجیره تامین COVID. با این حال، در پایان سال، آهنگ آنها شروع به تغییر کرد. در حالی که تورم از 6 درصد گذشته است، جروم پاول، رئیس فدرال رزرو اذعان کرد که احتمالاً “زمان خوبی برای “بازنشستگی” این کلمه است.

پرزیدنت جو بایدن، به نوبه خود، نگرانی در مورد افزایش قیمت ها و تمام آن هزینه های دولت را کنار گذاشته است. او با انعکاس دیدگاه چپ افراطی معروف به «نظریه پولی مدرن» که به طور فزاینده‌ای مشهور است، اصرار دارد که هزینه‌های دولت در واقع تورم را سرکوب می‌کند. اون چطور انجامش میدهد؟ بایدن در یک سخنرانی در کاخ سفید در سال 2021 توضیح داد که “گلوگاه های اقتصاد ما را از بین می برد.”

رئیس‌جمهور حتی در میان اقتصاددانان کینزی (که معمولاً طرفداران «محرک‌های پولی» بانک مرکزی هستند) در ادامه افزود که هزینه‌های هنگفت برای زیرساخت‌ها بهره‌وری ما را افزایش می‌دهد – افزایش دستمزدها بدون افزایش قیمت‌ها.  این باعث افزایش تورم نمی شود. فشار تورم را از بین می برد، نیروی کار ما را تقویت می کند، که منجر به کاهش قیمت ها در سال های آینده می شود.

واقعا؟ رویدادها هنوز در حال انجام است. اما یک چیز مسلم است: در مورد تورم سردرگمی حاکم است. از سقوط رم تا رکود مسکن و بحران مالی جهانی در سال 2008، سوء تفاهم از پول منجر به فجایع بی‌شماری شده است که زندگی و جوامع را به هم ریخته است. اگر افراد بیشتری علل و پیامدهای تورم را درک می کردند، می شد از بسیاری از تخریب ها جلوگیری کرد.

چرا تورم اتفاق می‌افتد، و چرا برخلاف اصرار بسیاری در واشنگتن دی سی، تقریباً هر سطحی از تورم هم برای اقتصاد و هم برای جامعه «بد» است.

تصورات غلط در مورد تورم تقریباً به وفور دلار زیمبابوه است. (زیمبابوه یکی از بزرگ‌ترین تورم‌ها در تمام دوران است.) برای مثال، اغلب به ما می‌گویند که فدرال رزرو برای افزایش اشتغال و ایجاد رفاه باید «تورم کمی» ایجاد کند. با این حال، زمانی که رونق «بیش از حد» وجود دارد، می شنویم که بانک مرکزی باید نرخ بهره را افزایش دهد تا از تورم جلوگیری کند تا اقتصاد از «گرم شدن بیش از حد» جلوگیری کند. تضادها می توانند سر آدم را به هم بزنند.

حتی کسانی که نگران مخارج عظیم دولت امروزی هستند – با دلایل موجه – اغلب آن را درست نمی دانند. شما اغلب این ترس را می شنوید که بدهی فدرال فدرال “توسط نسل های آینده پرداخت خواهد شد”. واقعیت این است که ما برای آن از طریق مالیات پنهان تورم پرداخت می کنیم.

این تصورات نادرست به طور مداوم پیش بینی های نادرستی تورم را به همراه داشته است. در اواخر سال 2020، مقامات فدرال رزرو طبق شاخص هزینه های مصرف شخصی (PCE)، معیار ترجیحی آنها، حداقل نرخ تورم تنها 1.8 درصد را برای سال بعد پیش بینی کردند. رویا در در اواخر سال 2021، PCE از 5 درصد گذشت و تورم 74 درصد از رشد تولید ناخالص داخلی اسمی را تشکیل می داد.

چنین پیش‌بینی‌های بد، اغلب، سیاست‌های بدی را ایجاد می‌کنند. جای تعجب نیست، اکثر درمان‌های تورم که توسط «متخصصان» ابداع می‌شوند، اغلب شکست می‌خورند و معمولاً وضعیت ناخوشایند را بدتر می‌کنند. این نه تنها در مورد تورم های مزمن مانند ونزوئلا، بلکه در مورد کشورهای توسعه یافته از جمله ایالات متحده نیز صادق است.

بدنام ترین نمونه از درمان ناموفق “شوک نیکسون” بود که توسط رئیس جمهور ریچارد نیکسون در سال 1971 تحمیل شد. این واکنش نادرست شامل کنترل دستمزد و قیمت، تعرفه ها، و بدتر از همه، کنار گذاشتن استاندارد طلای برتون وودز بود. با قطع ارتباط با طلا، دلاری که زمانی قوی بود – پایه و اساس رفاه آمریکا – به “پول فیات” بی ثباتی تبدیل شد که در بازارهای ارز جهانی در نوسان بود.

“شوک” نیکسون، سیستم مالی جهان را در هرج و مرج فرو برد. این امر آغازگر “تورم بزرگ” دهه 1970، بحران انرژی و پنج دهه بی ثباتی پولی بود. ما هنوز اثرات آن را امروز احساس می کنیم. آنها نه تنها شامل تورم 2021، بلکه شامل بحران مالی 09-2008، و فرسایش بلندمدت دلار آمریکا می شوند که ارزش آن، همانطور که با قیمت طلا تعریف می شود، 98 درصد کاهش یافته است.

مانند دیگر «درمان‌های» مصیبت‌باری که در این کتاب توضیح داده شد، «درمان» نیکسون شکست خورد زیرا علت اصلی تورم را تشدید کرد. یعنی کاهش ارزش پول – در این مورد، دلار.

از زمان اختراع ارز، بسیاری از رهبران نتوانسته اند درک کنند که پول، قبل از هر چیز، معیاری برای ارزش است. برای ایفای این نقش و برای عملکرد بازارها، ارزش آن باید ثابت باشد. تاریخچه 4000 ساله پول شبیه به یک الگوی تکراری است که در آن دولت ها سعی می کنند مشکلات مختلف خود را با تغییر واحد پول خود حل کنند و معمولاً ارزش آن را کاهش می دهند. تأثیرات این امر به قدری بد است که دولت های بعدی متعهد می شوند که هرگز این اشتباهات را تکرار نکنند. با این حال، آنها همیشه این کار را می کنند.

ادامه دارد….​انتظارات و تورم