راز ابر موفق ها -تمرکز فوق العاده داشته باشید.
راز ابر موفق ها –قسمت اول-تمرکز فوق العاده داشته باشید.
آیا تا به حال به این فکر کرده اید که چرا برخی از افراد موفقیت های خیره کننده ای کسب کرده اند و بین موفق ها ستاره اند ؟
آیا شما کتاب فکر کن و ثروتمتد شو رو خوندین؟ این کتاب توسط ناپلئون هیل نوشته شده است. او در سال 1908 با اندرو کارنگی آشنا شد که تا آن زمان ثروتمتد ترین فرد جهان بود. کارنگی در زندگی به موفقیت های زیادی رسیده بود و تقریبا هر چیزی که می خواست بدست آورده بود و او می خواست از این دنیای ثروت و قدرت به دیگران هم ببخشه و کمک کنه. بنابراین وقتی اشتیاق و علاقه ناپلئون هیل جوون رو دید از او خوشش اومد و بهش یه پیشنهاد داد. او از ناپلئون خواست که به دیدار ثروتمند ترین صنعت گران دنیا بره .
کارنگی به او گفت من هزینه های سفر تو رو پرداخت می کنم و ترتیبی میدم که با اون ها بتونی ملاقت کنی. در مقابل تو باید پیش اونها بری و ایده ها ، طرز فکر اخلاق و فلسفه ای که باعث شده این زنان و مردان تا این اندازه موفق بشوند رو پیدا کنی. خوشبختانه ناپلئون هیل این کار رو انجام داد.
تصور کنید که او چه حسی داشته که در کنار چنین افرادی مانند هنری فورد و یا توماس ادیسون راز موفقیت افراد کنه کشف کنه. او با الکساندرل بل ، تدی روسولت، جان دی راکفلر، فرانک روسولت ، فایر استون و…ملاقات کرد و بر اساس بافته هایش کتابی تدوین کرد که ما به نام بیندیدشید و ثروتمند شوید میشناسیم. بعد ناپلئون ویراستار مجله موفقیت شد. این مجله بیش از یک قرن قدمت داره. و اولین پایه گذاری صنعت توسعه شخصی در دنیا توسعه در این مجله انجام شد.
تا آخر سال 1890 تعداد مشترکین این مجله به 500 هزار نفر رسیده بود. در دهه های 50 و 60 قرن بیستم توسط فردی به اسم استون خریداری شد و به انتشار خودش ادامه داد. در این زمان بود که ناپلئون هیل ویراستار این مجله بود. امروز هم این مجله در اختیار علاقمندان قرار داره. دقیقا 100 سال بهد از اولین دیدار ناپلئون و اندرو کارنگی من هم (دارن هاردی ) به عنوان عضوی از این مجله با کمک همکارانم رویکرد اون رو مجددا به توسعه شخصی و دستاوردهای شخصی برگردوندیم.
ما با جمعی از موفق ترین انسان های دوران معاصر دیدار کردیم و هیچ کس هم من به قصد کشف اسرار موفقیت اونها با هاشون ملاقات نکرده است. افرادی مثل استیو جابز، وارن بافت، ریچارت برانسون، جف بزوز، هاوارد شولدز از استارباکس و …
من دنبال این بودم که چگونه می شه با تلاش و استرس کمتر به این موفقیت ها دست پیدا کرد. من در ادامه اسرار این ابر موفق ها رو براتون فاش می کنم. در ادامه وقتی این مساله برام روشن تر شد که با این سه نفر آشنا شدم ، تونی هاوک، ریپارد برانسون و دونالد ترامپ.
چون اگه ملاک موفقیت داشتن ساعت کاری زیاد، قربانی کردن شب ها و آخر هفته ها و گذشتن از روابط و تفریحات بود من بایستی از هر سه نفر اونها ثروتمند تر می بودم. من نسبت به اونها ساعت کاری بیشتری داشتم. شب ها و آخر هفته ها مو قربانی کارم می کردم. و زمان کمتری رو با خانواده و دوستانم می گذروندم .
زمانی که من به تفریح کنار ساحل هستم کمتر از زمانی هست که ریچارد برانسون در جزیره شخصی خودش می گذروند. می دونم که از دونالد ترامپ که در زمین های شخصی خودش گلف بازی می کنه، کمتر گلف بازی می کنم. و می دونم که کمتر از تونی هاوک زمان خودم را صرف خانواده و دوستانم می کنم.
اما سوال این هست که با این وجود چرا این افراد خیلی از من موفق تر هستند. خوب همه ما 365 روز 24 ساعته داریم اما با این حال نتیجه ای که توسط این افراد خلق میشه چندین برابر نتایج من هست. آنها این کار رو با استرس کمتر ، تلاش کمتر و تجربه لذت بالاتر انجام می دهند.
بنابراین رفتم تا ببینم تفاوت فردی مثل من که خیلی چیزها بدست آورده با فردی که در حد اعلا بدست آورده در توی چه چیزهایی هست؟ کسی که چیز زیادی بدست اورده همیشه حداکثر تلاش خودش رو انجام داده اما حداقل نتیجه رو داشته. ممکنه نتایجی که بدست آورده بیشتر از هر کسی باشه که در اطرافش باشه ولی بازم با توجه به تلاش خیلی زیاد، استرس و برنامه های فشرده و پرحجمی داشته ، نتایج در حداقل بوده.
بنابراین نمی خواستم تفاوت بین فردی که با بیش از حد کارکردن چیزهای زیادی رو بدست آورده با کسی که با زحمت کمتر نتایج عالی و فوق العاده ای رو بدست آورده پیدا کنم. اینها کسانی هستند که عکسشون روی مجله موفقیت ثبت میشه. اینها مثل شما 365 روز 24 ساعته داشتند ولی حتما با روش متفاوتی این روزها و ساعت ها رو گدروندن. پس سوالی که داشتم این بود که اینها چه کاری رو نسبت به 7 میلیارد آدم دیگه به صورت متمایز انجام دادن که حالا روی جلد مجبه موفقیت هستن . با این مقدمه می پردازیم به راز کار ابرموفق ها.
تمرکز فوق العاده:
اولین نکته ای که باید به اون بپردازیم این هست که این افراد از تمرکز بالایی بهره می برند و اگر فقط روی یک خصوصیت باید تاکید کنیم که شما باید داشته باشین و روی اون کار کنین توانایی تمرکز است. چون بسیاری از افراد توی این زمینه ضعف دارند و اغلب تمرکز خودشون رو توی کار و زندگی از دست می دهند. این ضعف تمرکز به خاطر رقابت ها و مشغله ها و توجه روی اتفاقات مختلف روی میده.
برای بیشتر افراد دنیا این شکلیه. بنابراین اونها تلاش می کنن تا بیشتر کار کنند و بتوانند راه خودشون رو از میان این فضای شلوغ و بهم ریخته پیدا کنند. اما نکته مهم و اساسی این هست که چطور مهم ترین کارهاتون رو بین اینهمه مشغله پیدا کنین. و زمانی که شما اون چند کار رو پیدا کردین باید بقیه موضوعات رو خاکستری کنین. با این روش و کسب تمرکزبالا می تونید توی یک مسیر شفاف مستقیما و بدون هیچ حواسپرتی به سمتی برید که می خواهید. رسیدن به این هدف مستلزم این هست که بفهیمد چطور باید تمرکز بنیادین داشته باشین. این چیزیه که من مفصل در موردش حرف می زنم.
بله گفتن رو متوقف کنید. یکی ازتمایزهای اصلی این افراد نسبت به بقیه ترک بعضی از کارهاست یعنی انجام ندادن کارهایی که دیگران اغلب انجام می دهند. مثلا بله گفتن برای خیلی از افراد راحت هست. چون توی بله گفتن هیچ مقاومت و کشمکشی و تنشی وجود نداره . بله من فرصت دارم. بله من تلفن رو جواب میدم. بله من به اون جلسه میرم. بله من برای چند ساعت باهات میام بیرون. بله بله بله…
اما باید بدونیم که در اصل نه گفتن مهارت اصلی موفقیت هست. کاری که شجاعت می خواد. شما وقتی روی چیزی منمرکز هستید نباید اجازه بدین مسایل مختلف این تمرکز رو بهم بزنه. پس برای حفظ تمرکزتون به جای بله گفتن نه بگید. زمانی که با وارن بافت دیدار کردم نه گفتن رو به بهترین شکل درک کردم. من از اون پرسیدم تو 50 میلیارد دلار ثروت داری و به عنوان یکی از بهترین سرمایه گذاران تاریخ شناخته میشی. اگه از تو بخوام یک اصل رو دلیل اصلی موفقیت خودت بگی اون چیه؟
منتظر بودم که بهم یک درس اقتصادی مالی یا همچنین چیزی بده . اما اون جوابی داد که فک کنم 50 میلیارد دلار ارزش داشت. وارن بافت گفت از هر 100 فرصت عالی که برای من پیش اومد به 99 تا نه می گفتم. یعنی نه گفتن عامل موفقیت فوق العاده و ثروت زیاد اون شد و این به معنای نه من شرکت تو رو نمی خرم. یا نه من روی این سهام سرمایه گذاری نمی کنم. یا نه من برای این کار وقت نمی زارم. نه گفتن به هر مصاحبه ای . نه گفتن به جلسات مختلف. نه گفتن به تماس های تلفنی و نه گفتن به درگیری های مختلف. دقت کنید 99 بار از هر 100 بار . ..
