بهترین شاخص ها برای تحلیل بنیادی در فارکس
24 فروردین 1401 1402-01-24 19:22بهترین شاخص ها برای تحلیل بنیادی در فارکس
بهترین شاخص ها برای تحلیل بنیادی در فارکس
بهترین شاخص ها برای تحلیل بنیادی در فارکس
مشابه نحوه نتیجه گیری تحلیلگران تکنیکال از داده های مربوط به قیمت، محققان تحلیل بنیادی در مورد شاخص های مختلف اقتصادی تحقیق می کنند و آنها را با زمان و با یکدیگر مقایسه می کنند. بخش اول این مقاله بهترین شاخصهای بنیادی را برای معاملات فارکس ارائه میکند، در حالی که بخش دوم بر روی مدلهای نظری تمرکز دارد که آنها را به هم مرتبط میکند.
تورم Inflation
تورم افزایش مداوم مقدار ارز در گردش است – که به نوبه خود قیمت کالاها و خدمات را افزایش می دهد. با در نظر گرفتن این موضوع، تورم یکی از مهمترین شاخص های اساسی فارکس است، زیرا نشان می دهد که یک اقتصاد چقدر سالم است. درک این نکته مهم است که حتی از طریق قدرت بانک های مرکزی، دولت ها واقعا نمی توانند تورم را کنترل کنند.
سطح تورم “سالم” توسط هر ایالت با توجه به نیازهای اقتصاد خود تعریف می شود. اقتصادهای توسعه یافته هدف خود را حدود 2 درصد تعیین می کنند، در حالی که اقتصادهای در حال توسعه می توانند بدون ایجاد هراس در بین سرمایه گذاران تا 7 درصد افزایش پیدا کنند.
بسته به اینکه نرخ تورم واقعی بالاتر یا پایین تر از هدف تعیین شده باشد، کشور می تواند در وضعیت تورم فوق العاده باشد – که به موجب آن پول زیادی وارد گردش شده است، یا تورم منفی – که به این معنی است که گردش آن بسیار کم است.
هر یک از این دو کشور پیامدهای مخرب خود را دارد. هر گونه انحراف از نرخ تورم تعیین شده را می توان یک شاخص اساسی در نظر گرفت. کنترل تورم دشوار است زیرا منابع زیادی برای ظهور پول وجود دارد و مکانهای زیادی وجود دارد که میتواند ناپدید شود. امروزه، ارزها توسط استانداردهای کالایی پشتیبانی نمی شوند، به این معنی که می توانند توسط بانک های خصوصی از طریق سیستم ذخیره کسری به گردش مالی اضافه شوند.
همچنین، از آنجایی که داراییهای مالی از مرزهای ملی تبعیت نمیکنند، نهادهای خارجی میتوانند مبالغ زیادی از ارزها را تا زمانی که صلاح بدانند انباشته و نگهداری کنند تا بعداً آنها را دوباره به بازار برگردانند. همه اینها به طور تصاعدی اوضاع را برای سیاستگذاران مالی پیچیده می کند. از نظر معاملات فارکس، هر چه نرخ تورم بیشتر باشد، ارزش پول سریعتر کاهش مییابد و برای سرمایهگذاران خارجی اعتبار کمتری دارد که هر دو منجر به ضعف میشوند.
نرخ بهره Interest rate
نرخ بهره صرفاً ارزشی است که بانک های مرکزی برای وام دادن پول به بانک های خصوصی دریافت می کنند. آنها ابزار اولیه ای هستند که برای تنظیم تورم استفاده می شود. نرخهای بهره توسط بانکهای مرکزی تعیین میشود و معمولاً از قبل در کنفرانسهای مطبوعاتی به مردم اطلاع میدهند تا از آشفتگیهای غیرضروری بازار جلوگیری شود. نرخهای وامهای تجاری با نرخهای بهره بانک مرکزی همراهی میکنند، زیرا بانکهای خصوصی نمیتوانند ارزانتر از وامدهی خود وام بدهند.
همین ارتباط است که باعث میشود نرخهای بهره به یک سطح قدرت اقتصاد و در نتیجه یک شاخص عمده تحلیل بنیادی فارکس تبدیل شود. در یک اقتصاد خوب تنظیم شده و متعادل، بانکهای مرکزی ممکن است نرخ بهره را افزایش دهند تا سرعت وامدهی پول را کاهش دهند و با کاهش تورم، اقتصاد را خنک کنند. این امر مخارج مصرف کننده را کاهش می دهد و به رشد به سطح قابل کنترل تری کمک می کند.
برعکس، اگر پول کافی در گردش نباشد و دولت مشتاق تحریک اقتصاد باشد، نرخ بهره را کاهش میدهند و وام گرفتن برای مشاغل و افراد را آسانتر و ارزانتر میکنند.
برای یک معامله گر فارکس، نرخ بهره بهترین شاخص اساسی چند منظوره است، زیرا افزایش نرخ بهره معمولاً یک ارز را مجبور به افزایش قیمت می کند، زیرا عرضه کاهش می یابد. برعکس، زمانی که نرخ بهره کاهش می یابد، نرخ استقراض افزایش می یابد و ارزش پول کاهش می یابد. در اینجا باید به چند نکته مهم اشاره کرد. اول از همه، مهم است که یاد بگیرید بین نرخ های بهره اسمی یا پایه و آنچه “نرخ بهره واقعی” نامیده می شود، تمایز قائل شوید.
نرخهای بهره واقعی، نرخهای بهره اسمی منهای تورم مورد انتظار هستند. به عنوان مثال، در ابتدای سال 2015، بانک روسیه در واکنش به وحشت در بازار، نرخ بهره را برای روبل 17 درصد تعیین کرد. در نتیجه، روبل در عرض چند دقیقه 200 درصد در برابر دلار آمریکا سقوط کرد. سطح تورم تازه معرفی شده تقریباً 16 درصد بود.
ثانیاً، بانکهای مرکزی فقط عرضه ارز را تنظیم میکنند، در حالی که تقاضا برای آن از طریق ثبات سیاسی و اقتصادی، همراه با تمایل سرمایهگذاران برای استفاده از ارز بهعنوان یک دارایی مالی قابل پیشبینی و قابل اعتماد سرچشمه میگیرد. نرخ بهره بالا در اقتصاد باثبات، سرمایه گذاران را جذب می کند، در حالی که نرخ های بهره بالا همراه با تورم فوق العاده، تنها دلالان را جذب می کند.
تولید ناخالص ملی _Gross domestic product
تولید ناخالص داخلی (GDP) ارزش کل همه کالاها و خدمات تولید شده در یک کشور را در یک دوره معین اندازه گیری می کند. تولید ناخالص داخلی به عنوان یکی از بهترین شاخص های کلی اقتصاد برای فارکس در نظر گرفته می شود. از دیدگاه تئوری اقتصادی، همه چیز بسیار ساده است – رشد تولید ناخالص داخلی نشان دهنده رشد اقتصادی است. با این حال، رابطه تولید ناخالص داخلی با تورم – و بنابراین با ارز – موضوع بحث است.
تا آنجا که منطق اقتصادی پیش می رود، افزایش تولید ناخالص داخلی (در اصل افزایش عرضه کالا و خدمات) باید به دنبال افزایش تقاضا برای این کالاها و خدمات باشد، در غیر این صورت فقط یک مقدار منفی است. برای تسهیل این تقاضا، مقدار مناسبی از بودجه باید در اختیار مصرف کنندگان قرار گیرد. بنابراین، تولید ناخالص داخلی بالاتر به معنای پول بیشتر است، که به معنای تورم بیشتر در محدوده تعیین شده بانک مرکزی است.
به جای افزایش یا کاهش تولید ناخالص داخلی، برای یک معامله گر فارکس، مهم تر است که بداند آیا افزایش تولید ناخالص داخلی با سایر شاخص های اقتصادی – مانند شاخص قیمت مصرف کننده – و در محدوده پیش بینی شده مطابقت دارد یا خیر. اگر اینطور باشد، به قدرت اقتصادی و افزایش ارزش پول اشاره دارد. نابرابری در سرعت افزایش حداقل حباب اقتصادی جزئی و در عین حال رو به رشد را نشان می دهد.
شاخص قیمت مصرف کننده (CPI)_Consumer Price Index
شاخص قیمت مصرف کننده (CPI) میانگین موزون قیمت یک سبد کالا و خدمات خانوار (حمل و نقل، غذا، مراقبت های پزشکی) را اندازه گیری می کند که 100 ارزش پایه است. به عنوان مثال، اگر امروز X USD برای خرید مجموعه ای از کالاها و خدمات هزینه شود، CPI برابر با 100 خواهد بود. زمانی که در یک دهه 25% بیشتر هزینه داشته باشد، شاخص از 100 به 125 تغییر خواهد کرد.
این یک شاخص اساسی مهم فارکس است، زیرا به اندازه گیری تغییرات در قدرت خرید مصرف کننده از طریق اثرات تورم کمک می کند. افزایش شدید CPI در دوره های زمانی کوتاه به تورم بالا اشاره دارد، در حالی که افت شدید کوتاه مدت در CPI به کاهش تورم اشاره دارد.
شاخص قیمت تولید کننده (PPI)_Producer Price Index
شاخص PPI یا قیمت تولید کننده گزارش ماهیانه ای است که توسط اداره کار منتشر میشود و تغییرات قیمتی که توسط تولیدکنندگان ارائه میشود را اندازه گیری میکند. PPI مخفف عبارت Producer Price Index به معنای شاخص قیمت تولید کننده است.
این Index معیاری از تورم در سطح عمده فروشی است که از هزاران شاخص قیمت اندازه گیری قیمت تولید کننده بر اساس صنعت و طبق بندی محصول تهیه میشود. پی پی ای متفاوت از CPI (شاخص قیمت مصرف کننده) است که تغییرات قیمت کالاها و خدمات پرداخت شده توسط مصرف کنندگان را اندازه گیری میکند.
با وجود این که PPI همراستا با سی پی ای عمل میکند به اندازه CPI حائز اهمیت نیست و در تشخیص تورم به اندازه سی پی ای خوب عمل نمیکند. اما باز هم شاخص مهمی به حساب میآید. آمار پی پی آی در هفته دوم هر ماه منتشر میشود و شامل داده های ماه قبل است.
این شاخص که جز شاخص های پیشرو به حساب میآید و جز ایندکس های تصادفی است و به طور کلی شامل حوزههای معدن، کشاورزی، تولید، جنگلداری و ماهی گیری میشود.
گزارش ملی اشتغال (ADP – National Employment Report)
گزارش اشتغال ملی یا ADP تصویری ماهانه از استخدام بخش خصوصی غیرکشاورزی ایالات متحده بر اساس دادههای حقوق و دستمزد معاملاتی خالص ارائه می دهد.
این گزارش توسط Automatic Data Processing Inc.، شرکتی که این گزارش را از سال ۲۰۰۶ تهیه کرده است، پرداخت حقوق و دستمزد حدود یک پنجم مشاغل خصوصی ایالات متحده را انجام می دهد.
گزارش ملی اشتغال ADP به عنوان یک پیش نمایش مفید برای گزارش وضعیت استخدامی اداره آمار کار با جزئیات بیشتر در نظر گرفته می شود.
چرا گزارش ملی اشتغال ADP مهم است؟
شرکت Automatic Data Processing Inc به دلیل مدیریت حقوق و دستمزد حدود یک پنجم مشاغل خصوصی ایالات متحده ، آن را در موقعیت منحصر به فردی برای بررسی روندها در بازار کار این کشور قرار می دهد.
معامله گران اغلب گزارش ADP را به عنوان مقدمه انتشار گزارش NFP به دلیل همبستگی موجود بین این دو در نظر می گیرند.
دلیل دیگری که معاملهگران فارکس این گزارش را دنبال میکنند، همان گزارش وضعیت اشتغال است.
رشد ثابت در ارقام اشتغال، فشارهای تورمی را افزایش میدهد که احتمال افزایش نرخهای بهره توسط فدرال رزرو را افزایش میدهد.
موسسه مدیریت تامین (ISM) _ Institute of Supply Management
ISM مخفف عبارت Institute for Supply Management به معنای موسسه مدیریت عرضه است. این موسسه فعالیتهای اقتصادی را در دو بخش تولیدی و خدماتی مورد سنجش قرار میدهد. انتشار ماهیانه دادههای ISM شامل اطلاعات کلیدی نظیر تغییرات در سطح تولید میشود.
ISM اولین موسسه مدیریتی جهان متشکل از اعضایی در 300 کشور جهان است که در سال 1915 تشکیل شد. دادههای این مؤسسه از بین گروه بسیار بزرگی از مدیران خرید جمعآوری میگردد؛ از این رو، دادههای یادشده میتواند شاخص قابل اعتمادی برای فعالیتهای اقتصاد جهانی و متعاقبا ارزش ارزها تلقی شود. اوضاع اقتصادی یک کشور عموما با زنجیره تامین آن کشور تعریف میشود. به همین دلیل، انتشار اخبار مربوط به دادههای PMI بخش تولیدی و غیرتولیدی مؤسسه ISM با حساسیت بالایی ازسوی معاملهگران فارکس در سراسر دنیا رصد میشود.
گزارش ISM جریان سفارشات جدید را اندازه گیری می کند، بنابراین فعالیت تولید در اقتصاد را پیش بینی می کند. این عدد به صورت شاخص 50 بیان می شود. عدد زیر 50 به معنای کاهش سفارشات تولید نسبت به دوره قبل است. همانطور که عرضه به دنبال تقاضا است، افزایش ISM نشان می دهد که تقاضا برای کالاها و خدمات افزایش یافته است که نشانه خوبی برای اقتصاد است.
در اولین روز کاری هر ماه، سه نظرسنجی ISM در بخشهای تولیدی، ساختو ساز و خدمات منتشر میشود. شاخص مدیران خرید ISM (یا بهاختصار PMI) شامل یک نظرسنجی از میان 400 مدیر خرید فعال در بخش تولیدی میشود. دادههای این مدیران خرید عموما 5 حوزه مختلف را پوشش میدهد:
- موجودی انبار
- استخدام
- سرعت تحویل تامینکننده
- سطح تولید
- سفارشات جدید مشتریان
بعلاوه، شاخص PMI بخش ساختمانی در دومین روز کاری و شاخص PMI بخش خدمات نیز در سومین روز کاری هر ماه ازسوی موسسه ISM منتشر میشود. معاملهگران فارکس برای تعیین میزان ریسک بازار در هر برهه زمانی، این دادهها را زیر نظر میگیرند.
گزارش خرده فروشی_Retail Sales Report
خرده فروشی عبارت است از خرید کالاهای نهایی و خدمات توسط مصرف کنندگان و مشاغل. این کالاها و خدمات به پایان زنجیره تأمین رسیدهاند و اکنون به مصرفکننده نهایی فروخته میشوند. این زنجیره با تولیدکننده یا تامینکننده کالا شروع میشود و به خرده فروش ختم میشود.
آغاز زنجیره تأمین شامل کالاها (کامودیتیها) و سایر مواد اولیه می شود. سپس تولیدکنندگان محصول را میسازند. در میانه زنجیره تأمین، فروش عمده قرار دارد که آنها کالاها و خدمات را بین خرده فروشان توزیع می کنند. و در نهایت خرده فروشان آنها را به مصرف کننده میفروشند.
دادههای خرده فروشی بر اساس هر کشور و اداره آمار آن کشور متفاوت است. برخی کشورها از دادههای شرکتهای خصوصی استفاده میکنند و برخی دیگر دفاتر دولتی برای جمعآوری این دادهها دارند. دادههای خرده فروشی ایالات متحده توسط اداره آمار ایالات متحده جمعآوری و منتشر میشود. این دادهها کل هزینههای خردهفروشی در فروشگاهها و رسیدهای خرید را در سراسر کشور اندازهگیری کرده و نرخ تغییر ماهانه آنها را گزارش میکنند این دادهها فروش کالاهای بادوام و غیربادوام از مواد غذایی تا خودرو را در سطح خرده فروشی پوشش میدهد.
دادههای خرده فروشی ایالات متحده به دادههای اصلی و خالص تقسیم میشوند. دادههای خرده فروشی خالص شامل خرید خودرو و بنزین نمیشود. دلیل این کار آن است که قیمت خودرو و بنزین بسیار نوسانی است. اداره آمار، دادههای خرده فروشی را به صورت تغییرات ماهانه و سالانه منتشر میکند. اما دادههای ماهانه مهمتر هستند، چرا که به خوبی نوسانات کوتاه مدت را در فعالیت مصرف کنندگان نشان میدهد.
گزارشهای خرده فروشی از دادههای دریافت شده توسط اداره آمار از حدود ۱۲ هزار فروشگاه، موسسه و خرده فروشی از جمله فروشگاههای آنلاین گردآوری میشوند. شرکتها به طور تصادفی و بر اساس معیارهای خاص ( از جمله منطقه تجاری، تعداد کارکنان، منطقه جغرافیایی و..) انتخاب میشوند. هر پنج سال نمونههای جدید جایگزین میشوند.
شاخص تولید صنعتی (IPI)_ Industrial Production Index
شاخص تولیدات صنعتی که بنام شاخص IPI (Industrial Production Index) نیز شناخته می شود از شاخصهای اقتصادی است که خروجی تولید واقعی از تولید صنعتی (معدن ، ساخت ، آب و برق) را محاسبه مینماید . این شاخص از مهمترین شاخص های کوتاه مدت اقتصادی است که تغییر در مقدار کالاها و خدمات تولید شده توسط بخشهای اقتصادی مورد نظر را نشان میدهد . به عبارتی نشان دهنده تغییر در ارزش کل تورم خروجی تولید شده توسط تولید کنندگان ، معادن و فلزات ، آب و برق می باشد .
تولید صنعتی عامل اصلی نشان دهنده وضعیت صنعت کشور میباشد . ۴۰ درصد از اقتصاد کشور به تولیدات صنعتی بستگی دارد ، بنابراین این شاخص تاثیر زیادی روی نرخ سهام می گذارد و به سرعت در افزایش یا افت در چرخه کسب و کار واکنش نشان می دهد .
شاخص تولید صنعتی ، وضعیت فعالیت بخشهای مختلف را به صورتی فشرده و ساده نشان میدهد و در کنار سایر دادهها ، منبع اطلاعاتی مفیدی برای تصمیمسازی و سیاست گذاری اقتصادی است .
این شاخص جزء شاخص های اقتصادی پیشرو یا Leading Indicator برای سلامت اقتصادی است . به این شاخص ، شاخص تولید و ساخت (Manufacturing Production) هم گفته می شود .
شاخص قیمت کالا _Commodity Price Index
شاخص قیمت کالا میانگین تغییر قیمت کالاهایی مانند نفت، مواد معدنی و فلزات را دنبال میکند. این یکی به ویژه برای “دلارهای کالا” – که شامل ارزهای کشورهای صادرکننده کالا مانند کانادا و استرالیا است، مهم است. افزایش این شاخص باعث افزایش قیمت ها و در نتیجه بازدهی بالاتر از صادرات می شود. توجه داشته باشید که کاهش CPI خبر خوبی برای ارز کشورهایی است که این کالاها را وارد می کنند.
مهمترین شاخص های قیمتی مواد خام در جهان
انرژی 31.03% / محصولات زراعتی 23.22% / فلزات پایه 17.11% / فلزات گران بها 15.59% / مصنوعات کشاورزی 7.41% / مصنوعات دامی 5.63%
جریان تجاری و تراز تجاری Trade Flow and Trade Balance
تراز تجاری تفاوت بین کل واردات و کل صادرات را گزارش می کند. اگر کالاهای بیشتری صادر شود، نشان دهنده تراز تجاری مثبت است. اگر بخواهیم پویایی تغییرات را اندازه گیری کنیم، این یک شاخص اساسی تجارت فارکس است. حتی اگر تراز تجاری منفی باشد، افزایش صادرات به معنای افزایش تقاضا برای ارز است.
جریان تجاری بسیار شبیه تراز تجاری است، فقط به این دلیل است که کل جریان ورودی سرمایه گذاری خارجی را در مقابل خروجی کل سرمایه گذاری می سنجد. هر چه سرمایه گذاران علاقه مند به تجارت یک کشور بیشتر باشند، تجارت بین المللی در شرایط تراز تجاری مثبت بیشتر رخ می دهد و قرائت جریان تجارت مثبت تر خواهد بود. اما یک احتیاط در این داستان وجود دارد.
اگر معاملات مثبت بسیار آهسته برای مدت طولانی وجود داشته باشد، می تواند حباب ایجاد کند. کالاها و خدمات نمی توانند ناپدید شوند، اما پول می تواند ناپدید شود، و حباب می تواند بترکد – (برای نمونه ای از این، سقوط بازار سهام چین از جولای 2015 را جستجو کنید). به طور معمول، یک جریان تجاری مثبت به این معنی است که در مقایسه با پولی که خارج می شود، پول بیشتری وارد می شود و این نشانه یک اقتصاد سالم و افزایش تقاضا برای ارز است.
بازده اوراق قرضه Bond Yields
قیمت اوراق، بازده اوراق قرضه و اسپرد بازده اوراق قرضه را نیز می توان به فهرست شاخص های بنیادی فارکس اضافه کرد. نحوه کار این است: اوراق قرضه یک تعهد بدهی است. اوراق قرضه دولتی یک تعهد بدهی دولت است. وقتی مردم، شرکتها یا بانکها اوراق قرضه دولتی میخرند، واقعاً چیزی نمیخرند. بلکه پول خود را به دولت قرض می دهند و در ازای آن یادداشتی دریافت می کنند که دولت به آنها بدهکار است.
دولت ها تنها صادرکنندگان اوراق قرضه نیستند. شرکتها نیز میتوانند این کار را انجام دهند – فقط آنها نوع اوراق خود را “سهام” مینامند و با آنها در بازار سهام معامله میکنند. وقتی اوضاع در اقتصاد شروع به لرزیدن می کند، سرمایه گذاران تمایل دارند از سرمایه خود با انتقال آن از بدهکاران کمتر معتبر به بدهکاران معتبرتر محافظت کنند. چه کسی می تواند معتبرتر از دولت باشد؟
بنابراین، سرمایه گذاران شروع به خرید اوراق قرضه دولتی می کنند. هر چه اوراق قرضه دولتی بیشتر خریداری شود، قیمت آنها بیشتر است و به دلیل رابطه معکوس آنها، بازدهی کمتری دارند. نوع دیگری از بدهیهای دولتی که سرمایهگذاران به دنبال پناهگاه امن هستند، پول ملی است. بنابراین، برای مثال، هنگام نگاه کردن به حراج اوراق خزانه 10 ساله، افزایش قیمت ممکن است نشان دهنده قدرت ارز باشد.
اسپرد اوراق قرضه چیست؟
اسپرد اوراق قرضه تفاوت بین بازده اوراق قرضه دو کشور مختلف است و یک شاخص بنیادی معاملات فارکس است که توضیح می دهد که ارزی با بازده اوراق قرضه بالاتر در مقایسه با ارز متقابل خود ارزش بیشتری خواهد داشت. به یاد داشته باشید، همیشه سعی کنید ارز قوی تر را با ارز ضعیف تر جفت کنید.
قبل از رفتن به بخش دوم مقاله ما در مورد بهترین شاخص های بنیادی فارکس توضیح داده شده است، در اینجا موادی برای تفکر وجود دارد. با تولید ناخالص داخلی، و همچنین با نرخ تورم، و سایر شاخص های اساسی، تفاوت آنها با نسخه های قبلی مهم نیست، بلکه تفاوت آنها با آنچه انتظار می رفت مهم است. انحراف از پیشبینی میتواند نشاندهنده فقدان بینش در محافل تحلیلی باشد، و این یک فرصت تجاری برای یک تحلیلگر بنیادی هوشمند فارکس ایجاد میکند.
اگر به دنبال مهمترین شاخص های اقتصادی مهم و تاثیرگذار بر معاملات فارکس هستید بروی لینک کلیک نمایید.
روشهای نظری که شاخصهای بنیادی فارکس را به هم پیوند میدهند
در ادامه مطالعه بهترین شاخص های بنیادی فارکس، این بخش از مقاله بر تئوری های اقتصادی اعمال شده توسط معامله گران بلندمدت ارز متمرکز است. تئوری های اقتصاد کلان مرتبط با بازار حول مفهوم برابری می چرخند. با شاخصهای بنیادی فارکس، برابری به معنای برابری در قرائت شاخصهای اقتصادی یکسان در دو کشور مختلف است.
اگر برابری وجود نداشته باشد، نرخ ارز برای جبران نابرابری تنظیم می شود، اما آنها این کار را به تدریج انجام می دهند. برای زمان آن تعدیل، یک فرصت معاملاتی وجود خواهد داشت، بنابراین جهت نابرابری ممکن است به خودی خود به عنوان یک شاخص تحلیل بنیادی فارکس عمل کند.
برابری قدرت خرید (PPP) Purchasing Power Parity
برابری قدرت خرید (PPP) یکی از بهترین شاخص های اساسی برای فارکس است. این به عنوان یک جزء تئوری اقتصادی و تکنیکی استفاده می شود که به تعیین ارزش واقعی ارزها کمک می کند. این ایده بر اساس قانون یک قیمت است، جایی که اگر فرض کنیم هیچ هزینه مبادله یا موانع تجاری رسمی وجود ندارد، کالاهای مشابه وجود دارد. قیمت یکسانی در سراسر جهان خواهد داشت.
PPP به معامله گران اجازه می دهد تا نرخ های ارز را ارزیابی کنند که برای خرید مجموعه ای از کالاها در آن کشورها مناسب است. علاوه بر این، از آنجایی که PPP می تواند برای ردیابی تغییر قیمت کالاها استفاده شود، قرائتی در مورد نرخ های تورم «واقعی» در اختیار ما قرار می دهد و برابر با درصد افزایش یا کاهش ارزش ارزها خواهد بود.
از PPP می توان برای مقایسه اقتصادی کشورها استفاده کرد. زمانی که به دوره های زمانی طولانی نگاه می کنیم، نرخ ارز تمایل دارد مطابق با نرخ مورد انتظار PPP حرکت کند. این شاخص ممکن است بیشتر بهعنوان تنظیمکننده دادههای اقتصادی مانند تولید ناخالص داخلی و درآمد مورد استفاده قرار گیرد، و به هموار کردن تفاوتهای نرخ ارز و به دست آوردن تصویر واضحتری از وضعیت اقتصادی کمک میکند.
برابری نرخ بهره (IRP) Interest Rate Parity
برابری نرخ بهره از نظر مفهومی مشابه PPP است، فقط در عوض ما در حال تحقیق در مورد خرید دارایی های مالی هستیم. از نظر تئوری، آنها باید پس از تعدیل نرخ ارز، بازده یکسانی را در همه کشورها داشته باشند. اگر آنها یکسان نیستند، نرخ ارز باید تعدیل شود. این دیفرانسیل یکی از مفیدترین اندیکاتورهای بنیادی معاملات فارکس است که در دسترس یک معامله گر بلند مدت است.
IRP فرض می کند که:
سرمایه متحرک است و سرمایه گذاران به راحتی می توانند دارایی های داخلی یا خارجی را مبادله کنند.
دارایی ها را می توان از طریق ریسک و نقدینگی جایگزین کرد.
با توجه به این نکات، سرمایه گذاران، کاملا منطقی، دارایی هایی را نگه می دارند که بازدهی بالاتری تولید می کنند. همانطور که می دانیم، سرمایه گذاران دارایی های کشورهای مختلف را در اختیار دارند، بنابراین اگر بازدهی آنها مطابقت نداشته باشد، نابرابری در نرخ ارز ایجاد می شود. در حالت ایدهآل، بازده دلاری سرمایهگذاری دلاری باید برابر با بازده دلاری سرمایهگذاری یورو باشد.
اثر بین المللی فیشر (IFE)
اثر بینالمللی فیشر یک نظریه اقتصادی است که بیان میکند تغییر نرخ ارز بین کشورها تقریباً برابر است با تفاوت نرخ بهره اسمی آنها در آن زمان.
هنگامی که به عنوان یک شاخص بنیادی فارکس توضیح داده می شود، IFE به این صورت عمل می کند: اگر نرخ های بهره بالاتر به معنای نرخ تورم بالاتر باشد، آنگاه یک ارز در کشوری با نرخ بهره پایین تر در برابر ارزی با نرخ بهره بالاتر افزایش می یابد. لطفاً توجه داشته باشید که در حالی که IFE از منطق معقول استفاده می کند، در ارزیابی تأثیر سایر عوامل بر نرخ مبادله ارز ناکام است.
تئوری تراز پرداخت ها (BOP)
تراز پرداخت ها (همچنین به عنوان تراز پرداخت های بین المللی شناخته می شود) رکوردی است از تمام پرداخت ها و تراکنش های پولی بین کشورها برای یک دوره زمانی معین. این شامل مبادله کالاها، خدمات، درآمد، هدایا، مطالبات مالی و بدهی ها به سایر نقاط جهان است.
BOP از سه حساب تشکیل شده است. اولاً، حساب جاری مجموع تراز تجاری (صادرات منهای واردات)، درآمد عاملی (درآمد حاصل از سرمایه گذاری خارجی منهای پرداخت به سرمایه گذاران خارجی) و نقل و انتقالات نقدی است. دوم، حساب سرمایه تغییر خالص در مالکیت دارایی های خارجی را ثبت می کند. ثالثاً، حساب اقلام موازنه برای هر گونه خطای آماری است – و برای اطمینان از اینکه حسابهای جاری به علاوه سرمایه برابر با صفر است – اساساً ترازنامه است.
BOP به عنوان یک شاخص اساسی در فارکس مستحق اعتبار زیادی است، زیرا اقتصاددانان را قادر میسازد تا سیاستهای اقتصادی خاصی را با هدف اهداف اقتصادی بسیار خاص تعیین کنند. به عنوان مثال، یک کشور ممکن است به طور مصنوعی نرخ ارز خود را پایین نگه دارد تا صادرات را تحریک کند، یا برعکس، سیاست هایی را اتخاذ کند که سرمایه گذاری خارجی بیشتری را جذب کند.
در نهایت، هم کسری حساب تجاری و هم مازاد حساب ممکن است به ما کمک کند تا ایده ای از جهت های نرخ ارز به دست آوریم. اگر کشوری با کسری کار کند، پول آن برای جبران این عدم تعادل تمایل به کاهش ارزش دارد. به همین ترتیب، اگر یک شهرستان با مازاد فعالیت کند، این امر منجر به افزایش ارزش پول داخلی آن میشود و آرزوی همان تعادل را دارد.
مدل بازار دارایی
مدل بازار دارایی بر عنصر جریان پول BOP تمرکز دارد. این بیان می کند که ارز به جریان سرمایه به کشور با هدف خرید سهام یا اوراق قرضه وابسته است. به دلیل انفجار نسبتاً اخیر رشد داراییهای مالی، مدل بازار دارایی شایسته بررسی به عنوان یک شاخص اساسی تجارت فارکس است.
امروزه پول بیشتری در قالب دارایی های مالی به داخل و خارج کشورها جریان دارد تا به شکل کالاها و خدمات، که باعث می شود حساب سرمایه BOP بسیار بزرگتر از حساب جاری باشد. اگر کشوری شاهد افزایش جریان سرمایه ناشی از سرمایه گذاری باشد، باید شاهد افزایش تقاضا برای پول خود نیز باشد که به نوبه خود منجر به افزایش ارزش آن می شود.
علاوه بر این، قیمت دارایی ها و مدل بازار دارایی نه تنها به خریدهای جاری و نگهداری دارایی های مالی، بلکه به رفتار پیش بینی شده سرمایه گذاران در آینده نیز وابسته است. امروزه مقادیر زیادی از دارایی های مالی در سراسر جهان نگهداری می شود. همانطور که تغییرات در شرایط اقتصادی مربوط به دارندگان دارایی رخ می دهد، ممکن است مقادیر زیادی از سرمایه در قالب دارایی های مالی مختلف دوباره توزیع شود و نرخ مبادله ارز کشوری که در آن نگهداری می شد و کشوری که به آن نقل مکان کرده اند را بر هم بزند. این به عنوان یادآوری است که نرخ بهره تاثیرگذارترین عامل در فارکس است.
مدل دیفرانسیل نرخ بهره واقعی
نرخ بهره واقعی برابر با نرخ بهره اسمی منهای تورم مورد انتظار است. مدل تفاوت نرخ بهره واقعی به سادگی نشان میدهد که سرمایهگذارانی که با بازدهی بالاتر در سرمایهگذاریهای خود جذب میشوند، داراییها را بر این اساس جابهجا میکنند، مشروط بر اینکه ریسک سرمایهگذاری در سطح قابل قبولی باشد. از منظر شاخص بنیادی فارکس، نرخ بهره واقعی بالاتر، خواه از طریق نرخ ارز اسمی بالا یا تورم پایین حاصل شود، نشانه خوشایند سرمایه گذاری خارجی است که نیاز به افزایش تقاضا برای ارز محلی را می طلبد.
مدل پولی
مدل پولی استدلال می کند که ارزش پول به عرضه پولی، سطح درآمد، نرخ بهره و نرخ تورم بستگی دارد. این ترکیبی از تئوری کمیت پول (افزایش عرضه پول منجر به افزایش متناسب در سطح قیمت می شود) و برابری قدرت خرید (افزایش سطح قیمت منجر به افزایش نرخ بهره می شود) است که هر دو از قانون پیروی می کنند. تناسب یک ارز زمانی افزایش می یابد که یک سیاست پولی پایدار وجود داشته باشد.
این بدان معناست که عرضه پول، نرخ بهره و تورم در محدوده تعیین شده است و سطح درآمد در حال افزایش است. اگر سیاست پولی ناپایدار باشد، و اگر تصمیمات سیاست گذاران ناسازگار باشد، ارزش یک ارز کاهش می یابد. دو نوع مدل پولی وجود دارد: انعطاف پذیر و چسبنده. مدل انعطاف پذیر نشان می دهد که PPP پیوسته و لحظه ای است، بنابراین به محض تغییر عرضه پول، درآمد، تورم یا نرخ بهره، قیمت کالاها و خدمات به یکباره دنبال می شود.
همانطور که گفته شد، دادههای تجربی نشان میدهند که در حالی که عرضه پول، درآمد، تورم یا نرخهای بهره ممکن است به سرعت تغییر کند، کسبوکارها همچنان از چرخههای تجاری خود پیروی میکنند و آنها به زمان نیاز دارند تا قیمتهای خود را مجددا تعدیل کنند، که باعث ایجاد تاخیر در بازار میشود. اینجاست که مدل چسبنده مطرح می شود و بیان می کند که قیمت کالاها و خدمات در کوتاه مدت چسبنده است و تنها به تدریج با تغییرات اساسی سازگار می شود.
بزرگترین انتقاد از مدل پولی ناشی از ناآگاهی مدل نسبت به ورود و خروج سرمایه برای مقاصد سرمایه گذاری است، دقیقاً مانند اثر فیشر. همانطور که می دانیم، میزان سرمایه گذاری اغلب بر تغییرات قیمت کالاها و خدمات ناشی از تاثیر بر ارز برتری دارد.
با این وجود، تئوری پولی یک شاخص بنیادی مهم فارکس است که می تواند برای ارزیابی ارزهای اقتصادهایی که کمتر تحت تأثیر سرمایه گذاری خارجی هستند، به دلیل محدودیت سیاست های ملی مورد استفاده قرار گیرد.
نتیجه
اقتصاد یک علم تجربی است – هیچ آزمایش کنترل شده ای وجود ندارد. داده های جدید هر روز در نتیجه یک محیط اقتصادی جهانی که به طور مداوم بر پیچیدگی آن افزوده می شود، تولید می شود. طبیعی است که بخواهیم الگوها را بیابیم و شناسایی کنیم و سپس بر اساس این تغییرات تئوری هایی ابداع کنیم تا بفهمیم چه اتفاقی می افتد.
اما مهم است که به یاد داشته باشید که به عنوان یک معامله گر فارکس، فقط به این دلیل که یک نظریه یا الگوی امروز کار می کند، به این معنی نیست که در آینده دوباره کار خواهد کرد. داده ها و همبستگی های جدیدی پدیدار خواهد شد که نیاز به توضیحات خاص خود دارد. بازار فارکس به طور مداوم در حال تغییر است، بنابراین مهم است که بتوانیم این بازار فارکس و شاخص های اساسی را به منظور درک تغییرات در زمان وقوع آنها به کار ببریم.
نظرات (1)
radin
چه جامع بود .ممنونم